سختیه توی خونه پدر و مادر زندگی کردن و بچه ی ته تغاری بودن اینه که بقیه متاهلای خونواده دیگه دعوا های ریز و درشت خودشونم یه سرش رو میکشن توی خونه ی بزرگترا و گند میزنن به روح و روان و دو دیقه راحت توی خونه نشستنت. بچه دار هم که بشن بدتر دیگه، میارن بچه هاشونم میفرستن خونه ی پدربزرگ مادربزرگ، خودشون میرن پی خوش گذرونیشون؛ اصلا خوش گذرونی نه پی کارا و گرفتاریای خودشون. اونوقت باید دعوای فسقلی هاشونم تحمل کرد، مواظبشونم بود که یه وقت نخورن به در و دیوار :| نون و آبشون رو داد، جیغ و دادشونم تحمل کرد :|

تفوو توی این مدل زندگی؛ اه مرسی. دیگه دارم دچار چندگانگی شخصیت میشم؛ از بس با بچه های تو سنین مختلف بازی کردم :|

تعطیلات تا اینجاش که زهرمارم شده :|

همزیستی مسالمت آمیز :)

نمی تونم به عنوانش فکر کنم :|

در باب مطلوبات زندگی 1 :)

| ,توی ,بچه ,خونه ,های ,ی ,توی خونه ,خونه ی ,رو داد، ,داد، جیغ ,آبشون رو

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهر دکور banojan اب شیرین کن خانگی جورچین دکور کنکور روانشناسی آموزش هنر و زیبایی زندگی من و تو طراحی سامانه حمایت از خط مشی عمومی در ایران صندوقچه صورتی من خوره کامپیوتر